Saturday, October 1, 2011

خدایا ! ...


خدایا ! ...
 
دستت را به من بده ...
 
تا تو را
 
به غربت کوچه های دلم ببرم ...
 
میخواهم یک بار هم که شده ...
 
زیر آسمان ابری این کوچهء غریب ماندهء دلم ...
 
با تو ... قدم بزنم
 
میخواهم یک بار هم که شده ...
 
تا خود روشنی سفر کنم ...
 
پس بیا ... بیا و مرا ... این کوچه را ... این دل گرفته را
 
به خاطرت بسپار ...
 
تا شاید دیگر بار که مهمان دلم شدی
 
به جای قهر ...
 
برایم ... یک بغل آفتاب بیاوری

No comments:

Post a Comment