Sunday, January 29, 2012

می افتم


احساس میکنم که  می افتم ...
به یک توهم ناملموس ...
احساس میکنم که هنوز نیفتاده متلاشی شده است ...
تمام حضورم ...
آنقدر که این افتادن بهت دارد ...
 درد ندارد ...
.........................................
می افتم ...
از چشم تو ...
از عشق تو ...
م
ی
ا
ف
ت
م
.........................................
دستم اگر به جایی بند بود ...
شاید که میشد یک لحظه فکر کنم ...
چطور میشود افتاد ...
از جایی که هرگز نبوده ای ...؟

No comments:

Post a Comment