پدرم دیکتاتور نبود
اما هرچه بود
من مجبور شدم یاد بگیرم
قربانی شوم
پدرم شاید فکر می کرد
دیکتاتوری چیز عجیبی ست
که او از پسِ آن بر نمی آید
فکر می کرد
همین که
مچم را می
گیرد
وقتی به
خیالش
خطا کرده
ام
و مرا نمی کشد
حتـــــــــــــــــما
خوب پدری ست
من قربانیِ یک عمر
دموکراسیِ خیالی پدرم
شده ام
که حالا
نمی توانم
سرم را بالا بگیرم
حتی وقتی
دارد به باد می رود
No comments:
Post a Comment