Friday, July 6, 2012

قسم


به باران قسم
به خیابان قسم
این تکرار
شکنجه است
به همان بارانی
که یک روز
وقتی دیگر تو نبودی
آنقدر بارید
تا گل گرفت .
.
.
همان خیابان را .
.
.
که تو مرا بردی
و آنقدر دستم را گرفتی
تا دهانم را
گل گرفتی
تا نگویم
دیگر نمی آیم
نیستی ...
و تمام خیابان ها
دهن کجی شان
تنها به من است
در وقتِ باران
...........................
و حالا
که باید آنقـدر بروم
تا دستم از تو کوتاه شود
هیــــچ خیابانی
تمام نمی شود
و امروز
 که باید لال شوم
دهانم را
 نمِ هیــــــــچ اشکی
گل نمی گیرد
.........................
قسم به باران
قسم به خیابان
این شکنجه
تکراری ست
که آخرش
با دست های تو
مرا می کشد

2 comments:

  1. چه کلام زیبایی بینهایت لذت بردم
    ممنون از کلام زیباتون

    ReplyDelete
  2. عالی و پر از احساسات ناب.....

    ReplyDelete