مرداد ندارد
اين پاييز
تو را كه دارد
هنوز
تو باش
چشم هايت را ورق بزن
فصل ها عوض شوند
پيك را
در دست هاي مردانه ات
بچرخان
هوا تازه شود
نگاهم كن
شايد
جايي در من
تعطيلي اتفاق بيفتد
سالنامه ء من
به طرز غريبي
از احوال تو
شكل مي گيرد
حالا شنيده ام
كه باد مي آيد
چندي ست
در استكان خالي تو !
لابد
پاييز است ديگر ...
اين پاييز
تو را كه دارد
هنوز
تو باش
چشم هايت را ورق بزن
فصل ها عوض شوند
پيك را
در دست هاي مردانه ات
بچرخان
هوا تازه شود
نگاهم كن
شايد
جايي در من
تعطيلي اتفاق بيفتد
سالنامه ء من
به طرز غريبي
از احوال تو
شكل مي گيرد
حالا شنيده ام
كه باد مي آيد
چندي ست
در استكان خالي تو !
لابد
پاييز است ديگر ...
No comments:
Post a Comment